نگاهی کوتاه به تشابهات قطعنامههای شورای امنیت در جنگ تحمیلی و برنامه هستهای گویای آن است که هرگاه مولفههای امنیتی و منافع ملی ایران به خاطر تخاصم و دشمن پنداری غرب مورد توجه قرار نگیرند، تهران هرگز منافع انقلابی و راهبردی خویش را تسلیم زیاده خواهی غرب نخواهد نمود. بنابر این برنامه هستهای ایران معیاری است برای جهان سوم و کشورهای اسلامی، این معیار در طول اهداف بلند انقلاب ایران قرار داشته که استبداد، صهیونیسم و استکبار جهانی را نشانه گرفته است.

توافق هستهای ایران در قامت یک ابر قدرت پس از 23 ماه مذاکره در 23 تیرماه 1393، به منزلهی نقطهی عطفی در تاریخ روابط بینالملل و حیات دیپلماسی جهان به شمار میآید. بعد از جنگ جهانی دوم و پایان جنگ سرد این نخستین بار است که توافقی در این سطح بین تهران و قدرتهای جهانی پدید آمد و تکانههای تزلزل در روح یکجانبه گرایی واشنگتن را بیشتر نمایان نمود. ما در این گفتار به تحلیل و تبیین دستاوردهای منطقهای ایران به عنوان قدرت بزرگ منطقهای در حال توسعه خواهیم پرداخت.
ایران، از نفوذ معنوی تا کانون مقاومت
قرار گرفتن در جغرافیای سیاسی ویژه به ایران خصلتی خاص بخشیده است. ازین روی قدرت ایران در حوزهی منطقهی خاورمیانه وجوهی از قدرت ژئوکالچریک را بازنمائی میکند. نفوذ معنوی، برد فرهنگی، و خصلت الهام بخشی گوشههایی از قدرت نرم ایران هستند. قدرت نرمی که برآمده از پویشهای فرهنگی ایران است. انقلاب اسلامی در جغرافیای سیاسی غرب آسیا الگویی برساخته است در تراز تلفیق دین و مردمسالاری. الگویی که مبتکر توازن در آرمانگرایی و واقعگرایی در سیاست خارجی است و ضمن چالش با نظم و نظام غربی-عربی در مقام کانون محور مقاومت، توانسته است قدرت منطقهای خویش را تثبیت کند.
جدای از نفوذ و تاثیر رهبران فکری اسلامگرا، شاید هیچ تحولی را نتوان به اندازه انقلاب اسلامی ایران بر اندیشههای اسلامگرایی تاثیرگذار دانست. شاید در سال 1968 هیچ گروه مذهبی فعالی را نمیشد در خاورمیانه مشاهده کرد، اما پس از انقلاب ایران، تعداد این گروهها در سال 1980 به دو مورد و در سالهای 1992 و 1995 این تعداد به 11 و 26 گروه رسید. شاید اگر به دهه 60 و 70 بنگریم این دیدگاه که قدرت در حال توسعهای جدا از مکانیسم مارکسیسم و سرمایهداری بتواند به صورت بالفعل ماهیت و مداخلهگری غرب و در راس آن ایالات متحده را نشانه رود تا حدی ناممکن یا مقطعی باشد؛ اما رویکرد مقاومتمحورِ ایران با ایستایی و مقاومت و بسط آن در بحرانیترین محیط امنیتی جهان توانست فاتحان جنگ جهانی دوم را در برابر ایران اسلامی به سمت عقلانیت و پذیرش بکشاند. این یگانگی نه تنها به تدریج از جانب نظم جهانی مورد انکار قرار نگرفته، بلکه در دو سطح داخلی و خارجی و حتی افکار عمومی جهانی نیز جای خویش را یافته است.
بومی سازی سوخت هسته ای
بومی ساختن تولید سوخت هستهای و دستیابی به دانش هستهای، تولید نسل های نوین موشکهای بالستیک در فوران قطعنامههای بین المللی حاکی از آن بود که برای گذار از دوران نیمه پیرامونی، ایران به عنوان بدیلی است که برای استمرار و حرکت به غرب متوسل نمیشود. از طرفی این دستاوردها در شرایطی به دست آمده که در دوران تاریخی گذشته شرایط و محذورات بیرونی برای رشد و توسعه هستهای یک کشور تا این حد نامساعد و امنیتی نبوده است. با نیم نگاهی به نظریات مسلط جهانی اعم از رئالیسم، وابستگی، مارکسیسم و غیره ما به ندرت به بالفعل شدن نظریهای در جهان سوم بر میخوریم که جدا از جریانات و نظریات اصلی قرار دارد. باید گفت که توافق هستهای ایران میتواند مبنایی بسیار مهم برای نظریات هنجاری و انتقادی به ویژه در دهههای اخیر مطرح باشد که چند صدایی، چند فرهنگی، ارزش بخشیدن به ذهن، تحول، تغییر و هنجارهای متفاوت از غرب را مبنای تحقیقات خویش قرار دادهاند.
نگاهی کوتاه به تشابهات قطعنامههای شورای امنیت در جنگ تحمیلی و برنامه هستهای گویای آن است که هرگاه مولفههای امنیتی و منافع ملی ایران به خاطر تخاصم و دشمن پنداری غرب مورد توجه قرار نگیرند، تهران هرگز منافع انقلابی و راهبردی خویش را تسلیم زیاده خواهی غرب نخواهد نمود. بنابر این برنامه هستهای ایران معیاری است برای جهان سوم و کشورهای اسلامی، این معیار در طول اهداف بلند انقلاب ایران قرار داشته که استبداد، صهیونیسم و استکبار جهانی را نشانه گرفته است. با پایان یافتن معمای امنیتی شده هستهای ایران، نه تنها مولفههای هویتی دیپلماسی ایران تغییری نخواهند یافت بلکه به بیان برژینسکی: «ایران بخشی از راه حل چالشهای منطقه است» .
تحرک دیپلماتیک ایران و انفعال سعود و صهیونیسم
آنچه که در مورد توافق هستهای (برجام) باعث نگرانی سعودی ها و صهیونیسم نسبت به کاخ سفید شده عبارتند از: نخست آنکه تل آویو و رژیم صهیونیستی متحدین واشنگتن بوده و رفتار کاخ سفید در مورد توافق هستهای را خلاف اتحاد و روند همگرایی امنیتی خویش تعبیر نمودهاند. دوم آنکه این کشورها با محور ایران، لبنان، سوریه و عراق چندین دهه است که اختلاف داشته و هر توافق به منزلهی شکست در این جبهه تعبیر شده، چرا که با توافق هستهای امید و مقاومت در کشورها و نیروهای حامی ایران مضاعف شده و بی شک آنچه پس از فردای توافق بر جای خواهد ماند «انزوای تاریخی تل آویو و ریاض» خواهد بود و گمان نمیرود که سفر مقامات غربی به این کشورها بعد از توافق بتواند نگرانیها و اختلافات عمیق دیدگاههای آنها در مورد ایران را کاهش دهد. هاآرتص در این مورد بیان میدارد که در جریان مذاکرات قدرتهای بزرگ جهانی و ایران مواضع نتانیاهو هیچ ریشهای در واقعیت نداشته و از نظر آنان اسرائیل و شخص بنیامین «مزاحم» تلقی میشوند. منتقدان توافق هستهای معتقدند که توافق هستهای، نخست اعتماد به نفس ایران را افزایش داده ؛ دوم، میزان حمایت خود را از جریان مقاومت افزایش داده و تسلیحات بیشتری در اختیار آنها گذاشته، سوم آنکه در شرایط اخیر حمایت کاخ سفید از توافق به منزلهی کنار زدن متحدان عربی خود میباشد. هافینگتون پست در همین مورد بیان نمود که: «عربستان بیشتر شبیه داعش است تا یک متحد» ؛ چهارم آنکه با توافق هستهای ما شاهد ناکامی طرحهای رژیم صهیونیستی و سعودیها برای تغییر دادن خاورمیانه هستیم و به بیان النشره «طرح خاورمیانه جدید دوباره با مسئله هستهای دفن شد».
منتقدان کاخ سفید هرگز نتوانستند دغدغههای امنیتی واشنگتن در دهه اخیر را درک کنند، جان کری در گفتگو با کمیته روابط خارجی سنا در این مورد معتقد است که:
«رهبر ایران شدیدا به ما بی اعتماد است و همه جا صحبت از راستی آزمایی است، رهبر ایران معتقد است که ما یک بار در قضیه افغانستان اعتماد کردیم، مذاکره کردیم که هیچ نتیجهای نداشت ... تاریخچه بیاعتمادی شکل گرفته، به انقلاب ایران بنگرید... اگر ما دوباره منجر به بیاعتمادی شویم، آنها نمیدانند که با چه طرفی مذاکره میکنند، در این مذاکرات NPT محوریت داشته و ما نمیتوانیم به آن پشت کنیم و عواقب آن خیلی بدتر خواهد شد... ما اگر از NPT و دموکراسی عبور کنیم از آمریکا چه چیزی باقی خواهد ماند؟ آیا شما فکر میکنید میتوانید دانش هستهای ایران را از بین ببرید؟ آیا فکر میکنید میتوانید با آنها بجنگید؟ آیا ما همانند زمان عراق قدرت داریم که به آنها حمله کنیم؟ شرایط ما متفاوت بود در عراق و خیلی کشورها..».
تحلیل این سخنان ما را به چند نکته مهم میرساند، نخست آنکه؛ غرب باعث بی اعتمادی تاریخی تهران شده، دوم آنکه متحدان آمریکا باید بدانند که ایران با آمریکا وارد مذاکره شده است نه طرف عربی یا صهیونیستی و متحدان امریکا باید بدانند که این توافق برای نظم نوین آمریکا بسیار حیاتی است، سوم؛ شرایط اخیر آمریکا متفاوت از زمان حمله به عراق بوده و نه ایران، عراق است و نه آمریکا در دوران هژمون استبدادی که بتواند شرایط را تغییر دهد.
برتری الگوی تهران در برابر محور تل آویو – ریاض
رژیم صهیونیستی به عنوان کانون معارضه با الگوی اسلامی ایران بیشترین تلاش خویش را به کار بست تا توافق با تهران را به هر نحوی به سمت یک توافق بد یا جلوگیری از رسیدن به توافق بکشاند، سایت نیوز مکس آمریکا در مطلبی عنوان نموده که اسرائیل مجبور به تشکیل ائتلاف با اعراب علیه ایران است . در طول چندین دهه طرحهای واشنگتن و متحدان منطقهای آن در مسیر مقابله با انقلاب 1979 ایران تعریف شده است، منحنی رفتار غرب از شروع جنگ تحمیلی و حمایت از رژیم بعث تا داماتو، دکترین مهار دو جانبه و سریال قطعنامههای شورای امنیت حاکی از تخاصم هویدا با منافع تهران دارد. این منحنی با شروع فرایند بیداری اسلامی، شکست تل آویو در جنگ 51 روزه و حمایت تاریخی تهران از دولت و ملت عراق و سوریه، الگوی انقلاب ایران را در بین کشورهای اسلامی و در حال توسعه جهان سوم را بیش از پیش مطرح نمود و ترس از صدای نوین ایران اسلامی با توافق تاریخی وین در معادلات بین الملل، رژیمهای محافظهکار منطقه (قطر، بحرین، امارات و اردن) به رهبری سعودیها را به واکنش و به اصطلاح آخرین دست و پا زدن ها وا داشت.
اما دوران خیز انقلاب ایران با توافق هستهای قویتر از اتحاد شیوخ عربی با قدرتهای مداخلهگر منطقه بود و در یکی از نادرترین تصمیمات واشنگتن جانب عقلانیت را بر دید کوتاه مدت ترجیح داد و به جهان عرب فهماند که برای ایفای بهتر نقش راهبردی آمریکا در هزارهی سوم باید نقش منطقهای تهران را به عنوان بازیگری گریز ناپذیر قبول کرد و نمیتوان در شرایطی که قدرت واشنگتن به فاز انقباظی و شیب کاهش قدرت (loss – of – strength gradient) قدرت رسیده و صدای تقابل با پکن و مسکو بیشتر از عصر سرد شده است، بیش از این با خواستههای منطقهای تهران در زمینه هستهای مقابله نمود و باید سلاح دیپلماسی هستهای را بر تحریم ترجیح داد، چرا که تحریم نمیتواند تهران را تسلیم غرب نماید.
ادوارد کلود زیج بیان میدارد که «آمریکا به رغم قدرت نظامی و اقتصادی و فنی فوق العاده خود با قدرتهای کوچک تر مانند عراق وارد جنگ میشود و دولتهای دیگر حتی متحدان سابق خود را در صورت عدم مطابقت با عزمش برای ایجاد تغییر در ساختار قدرت در سایر دولتها یا تغییر رژیم دولتهای دیگر، مورد تهدید قرار میدهد» . هر چند این ادعا که واشنگتن اکناف معادله خویش را به سمت تهران کنار گذاشته اشتباه است اما الگوی راهبردی واشنگتن حفظ نظم مطلوب خویش میباشد نه دوستان نامشروع کم دوام . الگوی سعودی- صهیونیستی پس از بی مهری کاخ سفید حداقل در کوتاه مدت به سمت فرانسه و خریدهای تسلیحاتی آن روی آورده و گمان نمی رود که پس از توافق و اشتیاق جهان برای حضور در بازار ایران بتوان جای پر رنگی برای «ایران هراسی» یافت.
سخن پایانی
پذیرش قدرت تهران با توافق هستهای همانند رها شدن ریسمان محکم شدهای بر پای ایران بوده که مسیر قدرتیابی چه از حیث اقتصاد بینالملل و چه حمایت از جریانات مقاومت و نیروهای پراکسی در خاورمیانه را بهتر نهادینه میکند. رویترز در این مورد به نقل از وزیر خارجه آلمان بیان داشت که «امیدورایم توافق با ایران مسیری در حل مناقشات خاورمیانه باشد» .
برژینسکی مشاور سابق امنیت ملی آمریکا بیان میدارد که «ما باید اول از همه درک کنیم که وضعیت در خاورمیانه بسیار پیچیده است. دیگر هیچ گزینه روشنی وجود ندارد و به همین دلیل هرآنچه که سهمی در عقلانیت بیشتر، هنجار بیشتر و منافع مشترک بیشتر داشته باشد، خوب است. جایگزین توافق، یک انفجار منطقهای گسترده با پیامدهای کاملاً غیرقابل پیش بینی خواهد بود»
منابع و پی نوشت ها:
- به نقل از کارشناس آمریکایی در دویچه وله آلمان؛ ایران در قامت یک ابر قدرت با آمریکا مذاکره می کند (6 ژوئیه 2015).
- ماه پیشانیان، مهسا (1390)، اسلام گرایی در خاورمیانه؛ دسته بندیها، نیروها و مشارکت سیاسی، کتاب خاورمیانه (8)، ابرار معاصر، ص 30
- هافینگتون پست 1 فوریه 2015
- http://genevatalks.org/?p=1438
- رئیس کمیته نیروهای مسلح سنا معتقد است که توافق هسته ای به ایران اعتماد می دهد تا به تل آویو حمله کند (جروزالم پست 5 آگوست 2015).
- هافینگتون پست 7 ژوئن 2015
- النشره 29 نوامبر 2014
- جلسه بررسی نتایج مذاکرات هسته ای (کمیته روابط خارجی سنای آمریکا)
(01/ 04/ 1394)www. Irinn.ir. teh 09: 38
- سایت نیوز مکس 21 ژوئن 2015
- کلود زیج، ادوارد (1390)، امنیت و روابط بین الملل، ترجمه ی نادر پور آخوندی، چاپ دوم، پژوهشکده مطالعات راهبردی، ص 311
- در همین رابطه سفیر سابق رژیم صهیونیستی در واشنگتن به بیان اختلاف نظرهای اسرائیل و آمریکا در مورد ایران پرداخت (ام اس ان بی سی 24 ژوئن 2015).
- رویترز (14 ژوئیه 2015).
- بسته رصدی اندیشکده راهبردی تبیین درباره بیانیه لوزان، ص 31.
احسان معنوی- دکتری علوم سیاسی
مظفر حسنوند، کارشناس مسائل منطقه