نتانیاهو اگرچه در گذشته توانست اوباما را با خود همراه ساخته و او را متقاعد کند که تحریمهای گستردهای علیه ایران اعمال کند، با این حال اکنون هیچ راهکاری در برابر توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی در چنته ندارد، جز این که حرفهای قدیمی خود را تکرار کند: «توافق با ایران خطری بزرگ برای منطقه به وجود میآورد و حیات (رژیم) اسرائیل را به خطر میاندازد».

آمُس هارل، خبرنگار ارشد روزنامه هاآرتص در مسائل نظامی، در مقالهای در فارین پالیسی به بررسی میزان تاثیرگذاری نتانیاهو بر مذاکرات و توافق نهایی هستهای پرداخته است.
به گزارش گروه ترجمه و تحلیل امید هستهای، نویسنده در آغاز این مقاله با اشاره به دست و پا زدنهای گسترده نتانیاهو برای مقابله با برنامه هستهای ایران می نویسد:«هیچ یک از رهبران اسرائیل به اندازه او زمان، انرژی و منابع را مصرف نکردهاند تا با تاکید بر تهدید نظامی برنامه هستهای ایران با آن مقابله کنند».
نتانیاهو اگرچه در گذشته توانست اوباما را با خود همراه ساخته و او را متقاعد کند که تحریمهای گستردهای علیه ایران اعمال کند، با این حال اکنون هیچ راهکاری در برابر توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی در چنته ندارد، جز این که حرفهای قدیمی خود را تکرار کند: «توافق با ایران خطری بزرگ برای منطقه به وجود میآورد و حیات (رژیم) اسرائیل را به خطر میاندازد».
خبرنگار هاآرتص معتقد است اگر چه بیشک نتانیاهو تا پایان ماه جون (10 تیرماه) و توافق نهایی به اقدامات خود ادامه خواهد داد و به مذاکرات حمله خواهد کرد، با این حال روشن است که او در عمل گزینههای چندانی برای تاثیرگذاری بر نتیجه مذاکرات نخواهد داشت. در واقع به آب و آتش زدنهای او و خراب کردن همۀ پلهای میان اسرائیل و واشنگتن هم ناشی از این است که خود نتانیاهو از این مساله نگران است.
«نتانیاهو اکنون در پایین ترین حد توانایی ممکن برای تاثیرگذاری بر توافق قرار گرفته است، توافقی که به اعتراف خودِ نتانیاهو یک تهدید حیاتی برای رژیم اسرائیل است». در واقع در رژیم اسرائیل اکنون بسیاری معتقدند که این توافقنامه بیش از هر چیز به ضرر (رژیم) اسرائیل است.
نویسنده که خود از خبرنگاران روزنامه اسرائیلی هاآرتص است در ادامه با نگرانی به برخی از منافع توافق نهایی برای ایران اشاره میکند، از جمله بهبود شرایط اقتصادی ایران در اثر توافق هستهای و همچنین گسترش روابط بینالمللی ایران و افزایش تاثیرگذاری ایران در منطقه و جهان و افزون بر آن، تنشزدایی با ایالات متحده و سایر قدرتهای جهانی. او سپس نقش گسترده ایران در مبارزه با داعش و همراهی نسبی ایران و آمریکا در این مساله که به طور مثال باعث آزادسازی تکریت شد را نشانههایی از گسترش نفوذ ایران در منطقه و تنشزدایی میان ایران و قدرتهای جهان میداند و در ادامه پرسش اصلی خود را مطرح میکند: در چنین شرایطی نتانیاهو اساسا چه کاری میتواند کند؟
آمُس هارل در جستجو برای یافتن پاسخِ این پرسش گزینههای مختلفی را مطرح میکند، او معتقد است که اساسا اکنون گزینه نظامی و بمباران تاسیسات هستهای ایران از سوی (رژیم) اسرائیل حتی ذرهای هم امکانپذیر نیست، به تعبیری این قطار ایستگاه را ترک کرده است. در حالی که (رژیم) اسرائیل حتی در اوج اختلافات ایران و ایالات متحده نیز نتوانست دست به چنین کاری بزند، اکنون که (رژیم) اسرائیل در پایین ترین سطح تاثیرگذاری بر ایالات متحده است چگونه میتواند دست به چنین اقدامی بزند؟ روشن است که هرگونه تصمیم (رژیم) اسرائیل برای این اقدام باعث میشود که جامعه بینالملل به شدت علیه (رژیم) اسرائیل وارد عمل شود و به ویژه روابط اسرائیل با ایالات متحده به طور جدی در خطر افتد.
گزینه دیگری که نویسنده آن را بررسی میکند، اصرار دوباره و دوباره نتانیاهو و احتمالا حضور مجدد او در کنگره و تشویق نمایندگان به وضع تحریمهای جدید علیه ایران است، اما این گزینه نیز ماه پیش ازسوی نتانیاهو استفاده شد و عملا هیچ تاثیری بر مذاکرات نگذاشت، بنابراین تکرار این امر تنها و تنها باعث خواهد شد که کاخ سفید مواضع تندتری علیه او بگیرد و در نهایت نیز امکان تصویب تحریمهای جدید بر علیه ایران در کنگره بسیار ناچیز است و امری بعید مینماید.
افزون بر این حتی تلاش نتانیاهو برای تشویق کنگره به کارشکنی و مخالفت با مذاکرات و توافق نهایی نیز راه به جایی نخواهد برد و تنها و تنها باعث واکنش متقابل کاخ سفید شده و روابط اوباما و (رژیم) اسرائیل را تیره تر خواهد ساخت.
مقاله نویس فارین پالیسی در ادامه با اشاره به تبلیغات و جار و جنجالهای گسترده نتانیاهو و وزیر دفاع رژیم صهیونیستی در زمینه وجود خطرهای احتمالی برای ساکنان رژیم اسرائیل و برخی تحرکات نظامی دفاعی از سوی ارتش صهیونیستی، این اقدامات را نیز در نهایت در برابر توافق هستهای ایران و 5+1 بی تاثیر قلمداد کرده و چنین نتیجهگیری میکند: «تمام این اقدامات تنها و تنها بدین منظور است که بر این واقعیت پرده بیاندازد که در عمل (رژیم) اسرائیل هیچ قدرتی برای تاثیرگذاری بر روند رویدادهای پیشِ رو ندارد و گزینه نظامی (رژیم) اسرائیل نیز به هیچ وجه گزینه امکانپذیری نخواهد بود. تنها گزینهای که اکنون پیشِ روی نتانیاهو وجود دارد این است که بتواند اطلاعاتی را جمعآوری کند که نشان دهد که ایران در حال فریب جامعه جهانی و در پی دستیابی به تسلیحات هستهای و یا تحقق بلندپروازیهای هستهای است، حال اگر نتانیاهو نتواند چنین اطلاعاتی فراهم کند، آنگاه کار به مراتب برای او دشوارتر از پیش خواهد بود و به ناچار باید تن به واقعیتهای سیاسییی بدهد که با چنگ و دندان کوشیده است از آنها جلوگیری کند».
گروه ترجمه و تحلیل امید هستهای / امین درستی
منبع: وبسایت هفته نامه فارین پالیسی